حمله سایت محسن رضایی به دولت روسيه  و احمدی نژاد

 

سایت حکومتی تابناک متعلق به محسن رضائی ـ سخنان روز گذشته سبب شد تا روسیه بخشی از ماهیت واقعی خود در رابطه با ایران را آشکار سازد، ماهیتی که به گواهی تاریخ، همواره با روحیه تجاوزگری و استعمارگری روس ها در قبال ایران معنا پیدا کرده است.

به گزارش "تابناک"، محمود احمدی نژاد روز گذشته در جمع مردم کرمان در سخنانی با تاكيد بر اين‌كه "ايران و روسيه به طور تاريخي و طبيعي دوست هستند" خطاب به دیمیتری مدودیف، رئیس جمهور روسیه گفت: ما هر دو همسايه هستيم و دو همسايه نمي‌توانند با هم دوست نباشند، اما اين دوستي لوازمي دارد؛ اولين لازمه آن احترام به حقوق متقابل و دفاع از آن و احترام به كرامت متقابل است.

وی در بخش هایی دیگر از سخنانش گفت: امروز توضيح دادن رفتار مدودیف به ملت ايران براي ما خيلي مشكل است... مردم ايران نمي‌دانند كه روس‌ها با ما دوست هستند يا بر عليه ما...نبايد ببينيم كه همسايه‌ ما درمواقع حساس در كنار كساني است كه ‌‌٣٠ سال است با تمام توان عليه ملت ايران دشمني كردند... اين مساله براي ما قابل قبول نيست. بيانيه تهران بالاترين فرصت است و ديگر بهانه‌اي وجود ندارد. اگر قبلا مي‌گفتند غربي‌ها فشار مي‌آورند حرفي بزنيد و كار مهمي صورت دهيد ما حرف مهمي زديم و كار مهمي نيز انجام داديم. ديگر بهانه‌اي وجود ندارد. نگويند كه ما تحت فشاريم....ما هم تحت فشار هستيم. آيا مي‌توانيم به صرف اين كه چون تحت فشاريم عليه ملت روسيه كار كنيم؟ نبايد اين باور در ملت ايران ايجاد شود كه ظاهر قضيه دوستي و باطن چيز ديگري است....آ‌ن‌ها نبايد اجازه دهند كه ملت ايران آنان را در سطح دشمنان تاريخي خود به حساب بياورد.

بر پایه این گزارش، هرچند سخنان احمدی نژاد دارای ایرادهایی است اما در مجموع پاسخ نسبتا محکمی به رفتارهای غیر شفاف و مزورانه روسیه در ماجرای موضع گیری مقامات روسی به بیانیه تهران بود. اما پیش از تحلیل موضع روسیه اشاره به دو نکته در خصوص سخنان آقای رئیس جمهور خالی از لطف نیست.

آقای احمدی نژاد در سخنان خود گفته است که، " ايران و روسيه به طور تاريخي و طبيعي دوست هستند" و در بخشی دیگر از این سخنان گفته است،" نبايد ببينيم كه همسايه‌ ما در مواقع حساس در كنار كساني است كه ‌‌٣٠ سال است با تمام توان عليه ملت ايران دشمني كردند."

این سخن رئیس جمهور به نظر نمی رسد از نظر "تاریخی" و حتی "طبیعی" درست باشد، زیرا تاریخ چند صد سال اخیر به ویژه دو قرن اخیر نشان می دهد که روس ها چه در قالب هویت "روسیه تزاری" و چه در شکل "اتحاد جماهیر شوروی"، همواره با الهام از آرزوی پتر کبیرشان که سودای دست یابی به "آبهای آزاد" و گرم خلیج فارس را داشت، تهاجم ها، اختلاف افکنی ها و دخالت های تاریخی بسیاری در ایران روا داشته اند و دیگر اینکه همسایه شمالی ما در دو دهه از سه دهه پس از انقلاب خود یکی از مخالفان جمهوری اسلامی بوده است که اوج آن را در جریان جنگ تحمیلی می توان مشاهده کرد.

این گزارش می افزاید: از زمان الحاق گرجستان به روسیه تزاری در سال 1174  هجری شمسی، که می توان آن را آغاز رفتار خصمانه علیه ایران دانست، یا معاهده های ننگین گلستان و ترکمانچای، یا دخالت آشکار روس ها در جداسازی منطقه قفقاز و پشتیبانی تسلیحاتی کشور شوراها از عراق متجاوز علیه ایران همه نشان از چشم طمع این حکومت ناسپاس نسبت به ایران، در طول تاریخ داشته است.

البته به اینها می توان موارد بسیار متعدد و متنوعی را افزود که می توان از تحمیل قرار داد 1940 در موضوع دریای مازندران تا برپا کردن غائله آذربایجان و کردستان در زمان پایان جنگ جهانی دوم و همچنین نقش پررنگ حزب توده ـ به عنوان دنباله و سمپات روس ها در ایران ـ در ماجرای کودتا علیه دولت ملی دکتر مصدق در سال 1332 نام برد.

نگاهی به همین موارد نشان می دهد که روس ها هیچ گاه به طور "تاریخی" و "طبیعی" دوست ایران و مردم ایران نبوده اند، این موضوعی است که در سخنان آقای احمدی نژاد به نظر می رسد مغفول واقع شده است چه بسا که اگر ایشان قصدش این بود تا کرملین خیلی هم از انتقاد نسبتا صریح رئیس جمهور ایران دلگیر نشود، باید به گونه ای دیگر این موضوع را بیان می داشت تا سبب نشود روس ها با گستاخی در بیانیه کوتاه خود نسبت به سخنان آقای احمدی نژاد بگویند،"هیچ کس تاکنون نتوانسته اعتبار سیاسی خود را با عوامفریبی سیاسی حفظ کند. تاریخ هزاران ساله ایران گواه این مساله است."

البته وقتی آقای رئیس جمهور از دوستی تاریخی ما با روس ها سخن می گوید طبیعی هم هست که روس ها باورشان شود در تمام تاریخ روابطشان با ایران دوستانه عمل کرده اند و این ایران بوده است که به آنها اجحاف نموده است!

اما نکته دوم این است که منطقی تر بود آقای رئیس جمهور گلایه ها و هشدارهایشان را به همسایه ای که دوست تاریخی اش می خوانند، از طریق اعتراض دیپلماتیک و یا در قالب نامه ای بیان می داشتند زیرا طرح چنین موضوعی در جمع عموم مردم نسبت به کشوری که روابط گسترده ای با دولت کنونی دارد، خیلی منطقی به نظر نمی رسد.

 اگر ما اوباما را در سخنرانی ها مستقیم خطاب قرار می دهیم یکی از دلایلش این است که با آمریکا روابط دیپلماتیک نداریم اما حتی در مدت 5 سال ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد نمی توان نمونه مشابهی یافت که ما در مقابل کشوری که حتی روابط دیپپلماتیک محدود داریم مسائل، مشکلات و دیدگاه هایمان در خصوص آن کشور یا مقاماتش را از طریق تریبون های عمومی اعلام کرده باشیم، برای نمونه آقای احمدی نژاد حتی زمانی که کشور مراکش روابط دیپلماتیکش را با ما به بهانه اعتراض در خصوص مواضع برخی مقامات غیر رسمی ایران نسبت به الحاق بحرین به کشورمان، قطع کرد و یا وقتی بارها مقامات کشورهای عربی ادعاهای گستاخانه نسبت به جزایر سه گانه و خلیج فارس ابراز داشتند، اینگونه موضع نگرفت، پس به نظر می رسد روس ها هرچند با گستاخی اما با زیرکی، سعی دارند وانمود کنند که طرح موضوعات محل اختلاف از مجاری غیر دیپلماتیک را، نوعی عوامفریبی جلوه دهند.

 با این اوصاف منطقی تر بود که وزارت خارجه با احضار یکی از مقامات وزارت خارجه روسیه به طور محرمانه و مکتوب این پیام را به مدودف منتقل می کرد و اگر باز هم پاسخ شایسته ای دریافت نمی شد با لحاظ همه منافع ملی و شرایط خاص ایران در نظام بین الملل، به تجدید نظر در روابط سیاسی و اقتصادی ایران با روسیه اقدام می کرد تا اینگونه برداشت نشود که ابراز چنین سخنانی، نوعی گلایه از موضع ضعف و یا بهره گیری داخلی از موضوعی خارجی باشد.

این گزارش می افزاید: اما رسانه های رسمی و نیمه رسمی روسیه تا قبل از پاسخ کرملین، گویی دچار نوعی شک و مواجهه با سخنان غیر منتظره رئیس جمهور کشورمان شده باشند، اقدام به سانسور سخنان احمدی نژاد خطاب به مدودف کردند، برای نمونه ریا نووستی، سخنان یاد شده را اینگونه پوشش داد: "احمدی نژاد طی پیامی تلویزیونی با اشاره به روسیه و آمریکا گفت: بیانیه تهران (درخصوص تبادل سوخت هسته ای) بهترین موقعیت را بوجود آورده است، ما قدم بزرگی برداشتیم. مطلب بسیار مهمی است. بهانه ای بیش از این نباید وجود داشته باشد.../رییس جمهور ایران هشدار داد، اوباما باید بداند که اگر این شانس را از دست بدهد مردم ایران شانس دیگری به او نخواهند داد.../احمدی نژاد در سخنان خود حمایت روسیه از تحریم ها علیه تهران که به پیشنهاد آمریکا مطرح شده و هم اکنون در شورای امنیت سازمان ملل متحد مورد بررسی است، را غیر قابل قبول خواند."

این موضوع حکایت از آن داشت که کرملین نسبت به چنین سخنانی دچار نوعی سردرگمی در اعلام موضع شده است، اما کمی پس از این روس ها طبق سنت همیشگی شان در ارتباط با دیگران، به ویژه وقتی احساس کنند در موضع قدرت هستند، در واکنشی سخت نسبت به سخنان احمدی نژاد واکنش نشان دادند.

روس ها که بر خلاف غربی ها خیلی به آداب دیپلماتیک و رعایت نزاکت پایبند نیستند، سخنان رئیس جمهور کشورمان را برنتافته و با لحنی توام با تهدید و به نوعی تحقیر و البته هدف قرار دادن رفتار و شخصیت آقای احمدی نژاد در مقابل ملت ایران واکنش نشان دادند.

در بیانیه کرملین و همچنین سخنان تکمیلی "سرگی پریخودکو" دستیار رییس جمهور روسیه آمده است: "روسیه بدون تردید از منافع ملی دراز مدت خود پیروی می کند. موضع ما دقیقا موضع روسیه است و در آن منافع ملت روسیه منعکس می شود به همین خاطر نمی تواند در طرفداری آمریکا و یا جانب داری ایران باشد."

وی خاطر نشان ساخت که برای روسیه هرگونه غیرقابل پیش بینی بودن، هرگونه افراط گرایی سیاسی، عدم شفافیت و عدم استمرار (خط مشی) در اتخاذ تصمیمات مرتبط به جامعه جهانی که موجبات نگرانی آنها را فراهم می آورد، غیر قابل قبول است.

دستیار رییس جمهور روسیه خواستار آن شد که کسانی که از طرف ملت دوست ایران صحبت می کنند، این مسائل را به یاد داشته باشند.

"پریخودکو" گفت: هیچکس هنوز نتوانسته که با عوام فریبی سیاسی اعتبار خود را حفظ کند.

 وی تاکید کرد: روسیه همواره خواستار برقراری روابط حسنه و بر اساس احترام متقابل با کلیه همسایگان از کم وسعت تا بزرگ و کشورهایی که تاریخ چند هزار ساله دارند بوده و خواهد بود و حتی با کشورهایی که چندی قبل استقلال خود را بدست آورده اند.

او تاکید کرد: ما در فعالیت هایی که در عرصه جهانی و سازمان های بین المللی همراه با دیگر کشورهای مسئول انجام می دهیم، تلاش می کنیم که اصول برابری، قانون سالاری، احترام متقابل و امنیت برابر برای کلیه کشورها را تامین کنیم.

توجه به موضع دستیار آقای مدودف و بیانیه کوتاه کرملین حکایت از آن دارد که روسیه با عصبانیت و به نوعی بی نزاکتی با سخنان آقای احمدی نژاد برخورد کرده است. این سخنان نشان می دهد که روسیه به نوعی از بیانیه تهران عصبانی است، البته این عصبانیت تنها به سبب محتوای این بیانیه نبوده بلکه دلیل اصلی آن را باید در حذف روسیه از کشورهای تاثیرگذار در صدور بیانیه تهران دانست.

اما این نوع واکنش به ما می گوید، همانگونه که روسیه هیچگاه در تاریخ روابطش با ایران به نوعی بازی برنده ـ برنده فکر نمی کند این بار نیز که احساس می کند دایره کشورهای تعیین کننده در موضوع هسته ای ایران ـ به عنوان موضوعی که منافع استراتژیک و حتی اقتصادی برای روسیه داشته است ـ گسترش یافته، ماهیت واقعی خود را کم کم عیان ساخته و در پی فشار به ایران برای بر عهده گرفتن نقش سابق به عنوان اصلی ترین شریک ایران در برنامه هسته ای است.

بر این مبنا به نظر می رسد که دستگاه دیپلماسی ما، از این لحظه به بعد باید توان پیش بینی رفتار های آتی روس ها را داشته باشد.

پیش بینی می شود روس ها در چند موضوع به چرخش راهبردی در قبال ایران دست بزنند. نخستین موضوع می تواند، همراهی راحت تر آنها در مسیر تصویب احتمالی قطعنامه جدید تحریمی علیه ایران باشد.

دومین موضوع را باید در تاخیر دوباره راه اندازی نیروگاه بوشهر دانست. هرچند وزیر انرژی روسیه چند روز پیش در دیدار با سفیر ایران در مسکو گفته بود که ولادیمیر پوتین تاکید کرده است تا تابستان امسال نیروگاه بوشهر راه اندازی خواهد شد اما به نظر می رسد تنش جدید در روابط دو کشور ـ هرچند در حال حاضر کلامی است ـ بر موضوع راه اندازی نیروگاه یاد شده تاثیر بگذارد و بهانه خوبی باشد برای اینکه همانند حدود یک دهه قبل روس ها با بهانه های واهی راه اندازی این نیروگاه را تاخیر بیندازند.

و اما سومین موضوع را باید ادامه روند مذاکرات هسته ای دانست. به هر حال مشخص نیست بیانیه تهران تا چه اندازه بتواند موقعیت ایران را در مذاکرات هسته ای ارتقاء بخشد، بنابراین ایران باید این آمادگی را داشته باشد که روس ها همانند گذشته با ایران همراهی نکنند.

چهارمین موضوع را باید در پایبندی روس ها به دیگر تعهدشان در خصوص تحویل موشک های اس 300 و تعهدات اقتصادیشان دانست.

با توجه به همه آنچه بیان شد می توان گفت که اکنون سیاست خارجی ما نیازمند نوعی بازبینی استراتژیک در ادامه روابطش با همسایه شمالی است. این موضوع قابل درک و البته کاملا منطقی است که ما باید روابط حسنه و مناسبی با همه همسایگان خود به ویژه روسیه باشیم اما نباید فراموش کنیم که روس ها به هیچ وجه قابل اتکا نیستند، پس در نگرش جدید به روابط با روسیه تفهیم این موضوع به طرف روس که داشتن روابط دو جانبه نیاز طرفینی است، کرملین را از توهم اینکه ایران برای مقابله با غرب نیازمند آنها است بیرون آورد.